معيار شناخت حق و باطل در عاشورا
باسمه تعالي
بسم رب الحسين
ايام ايام عزاي حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام است و در هر کوي و برزني پرچم سياهي به نشانه عزا برافراشته شده است و در اکثر نقاط سخنرانان و مداحان به ذکر فضائل اهل بيت عليهم السلام به خصوص حضرت اباعبدالله همت مي‌گمارند. بي گمان يکي از مباحثي که در اين روزها مطرح است بحث از معيارها و ملاک هايي است که بتوان از ميان دو «جبهه حسيني» و «جبهه يزيدي» حق را از باطل جدا کرد.
عاشورا حادثه اي در يک زمان گذشته نيست، عاشورا مختص به سال 61 هجري نيست، بلکه حادثه اي است که هر لحظه و هر روز تکرار مي‌شود و چه خوب گفته شده «کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا» زيرا دو جبهه حق و باطل همواره وجود داشته و خواهد داشت و لذا شناخت اين ملاک ها و معيارها کاري است که شناخت آنها چراغ راه بشريت خواهند بود.
در يک تقسيم بندي کلي اين معيارها را مي توان به دو دسته معيارهاي درون ديني و معيارهاي برون ديني تقسيم کرد.
منظور از معيارهاي درون ديني بررسي مسائلي از دو گروه هست که در حوزه دين مطرح هستند براي نمونه مي توان به مواردي از قبيل اهميت به نماز، خواندن قرآن و نماز شب، سابقه جبهه و نبرد و در کل سابقه کارهاي نيک داشتن اشاره کرد.
معيارهاي ديگري نيز وجود دارد که از منظر برون ديني مي‌تواند به داوري بين اين دو گروه به ما کمک کند. منظور از منظر برون ديني مسائلي است که مبتني بر فطرت هاست و هر کس با هر دين و مذهب و مليتي آن را مي پذيرد.
از بين اين دو معيار آنچه مهم تر است معيارهاي برون ديني است، چرا که امام حسين عليه السلام فراتر از يک شخصيت شيعي و حتي مسلمان است ، او يک شخصيت جهاني است و بايد با ملاک هايي مورد بررسي قرار گيرد، که براي تمام جهانيان قابل فهم باشد و بتوانند به داوري بين اين دو جبهه پرداخته و آينده پيش روي خود را بر اساس آن تنظيم و تدوين کنند. معيارهايي که براساس فطرت پاک انساني هستند از چنين ويژگي برخوردار هستند
اولين ملاک : علم خواهي و جهل خواهي
مسئله علم خواهي و جهل خواهي يک مسئله فطري است ربطي به دين خاص و مليت خاص ندارد. مبتني بر عقل و فطرت است. هر عقلي مي فهمد که روشن سازي و شفاف سازي و آگاه سازي مردم نسبت به مسائل، نيکو و خوب و پسنديده است و باز هر عقلي مي فهمد که شايعه سازي و مخفي کاري و وارونه جلو دادن حقايق و در جهل نگاه داشتن مردم زشت و ناپسند و بد است.
دقت در اتفاقات عاشورا و حرکت امام حسين و همچنين بررسي عملکرد جبهه يزيدي به خوبي حق بودن جبهه حسيني و باطل بودن جبهه يزيدي آشکار مي شود.
دو سخنراني امام حسين عليه السلام انجام داد در روز عاشورا، سخنراني اول امام را شمر بن ذي الجوشن قطع کرد و با صداي بلند گفت «او نمي فهمد چي مي گويد» . سخنراني دوم امام را عمر بن سعد قطع کرد و به لشکريان خود گفت که هلهله کنند تا صداي حسين به گوش آن ها نرسد.
امام حسين بارها و بارها هدف خود را به صورت روشن و صريح بيان کرد و در عين حال چندين بار به اصحاب و يارانش گفت هر کس مي خواهد برود، برود. من بيعت خود را از او برداشتم . تکليف را از عهده آن ها برداشت
علت اين که تکليف را برداشت چيست؟ تنها علت آن اين است که مي خواست کسي که همراه او مي شود، از روي بصيرت و آگاهي و با علم به الهي بودن حرکت امام به دنبال او بيايد. در قرآن آمده است «قُلْ هذِهِ سَبيلي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني
بگو: «اين راه من است. من و پيروانم با بصيرت كامل همه را به سوى خدا دعوت مىكنيم
»
بصيرت و آگاهي چيزي است که تمام انبياء و اولياء به آن اهتمام داشتند و قصدشان آگاه کردن مردم بود تا بفهمد که هستند ، از کجا آمده اند و به کجا خواهند رفت.
ولي بر عکس دشمن هيچ گاه از آگاهي مردم خوشش نمي آيد. چون اگر حق آشکار شود جايي براي او نخواهد بود.
وقتي شمر بن ذي الجوشن براي خواهرزاده هاي خودش (حضرت عباس و برادرانش) امان نامه از طرف عبيدالله آورد آن را صدا زد. حضرت عباس عصباني شد و قصد داشت او را بکشد که امام حسين به او گفت برو ببين او چه مي گويد . حرف او را گوش بده . بعد از اين امر، حضرت عباس به سمت شمر رفت تا سخن او را بشوند.
امام حسين چون بر حق بود ، چون دنبال علم خواهي بود خواست که حضرت عباس هم با آگاهي و حتي شنيدن سخنان مخالف ، تصميم گيري کند . اين است مرام و مسلک اباعبدالله عليه السلام و آن هم مسلک جبهه يزيدي .
:: موضوعات مرتبط:
مذهبی ,
,
:: برچسب‌ها:
معيار شناخت حق و باطل در عاشورا ,
درباره ی حق ,
برای شناخت حق ,
درباره ی عاشورا ,
:: بازدید از این مطلب : 232
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
عضو شوید
عضویت سریع
آمار
وب سایت:
آمار مطالب
آمار بازدید
